«باز آمد بوی ماه مدرسه» را چه کسانی ساختند؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۵۰۶۶۸
آفتابنیوز :
«دهه ۷۰ و آن روزهای پس از جنگ را با ترانه و سرودهای مدرسه سر کردیم، با ترانههایی که حالا بعضیهایشان دلهرهای به همراه شور و شوق به جانمان میاندازد؛ مثل بوی ماه مهر یا همشاگردی سلام. تا همین حالا هم روی دست ترانههای مهر نیامده است و همچنان هم سالهای تحصیلیمان با همینها تحویل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیروز ارجمند، مدیر سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد و عضو شورای موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حالا درباره این نوع موسیقی و بهویژه ترانه «باز آمد بوی ماه مدرسه» و دلایل ماندگاری آنها به شهروندآنلاین توضیحاتی داده است. او میگوید: «ترانهسرای این کار قیصر امینپور بود که در کنار آهنگسازی چون ناصر چشمآذر این کار را به اثر ماندگاری تبدیل کرد.»
این اثر در کنار «همشاگردی سلام» و شاید یکی دو اثر دیگر همگی به صورت سرود اجرا شدند. دلیل این شکل از اجرا چه بود؟
اصولا موسیقی کودک باید با یک صدای دلنشین اجرا شود؛ مثلا گروه کر. با توجه به محدودیتی که برای تکخوانی خانمها وجود دارد، این کار بهصورت کر خوانده شد. ناصر چشمآذر کارهای دیگری هم برای فیلمهای آقای پوراحمد به صورت کر داشت.
البته انگار جز کارهای کودکان، اجرای سرود در اوایل انقلاب مد بوده است…
سرود در آن زمان جزو معدود فرمهای موسیقی بود که بدون محدودیت اجازه اجرا داشت. به هر حال ما محدودیتهایی بعد از انقلاب داشتیم و تا اوایل دهه۷۰ هم جز موسیقی محلی و سنتی، هیچ نوع موسیقی دیگری نداشتیم. بنابراین سرود جای همه را پر کرده بود و حتی در آموزش و پرورش بهصورت جدی به آن پرداخته میشد. در اواسط دهه ۷۰ فقط در یک سال حدود ۳میلیون دانشآموز و حدود ۱۱۰هزار گروه فعال در حوزه سرود داشتیم که رقم قابل توجهی بود.
حالا وضع چطور است؟
آمار که ندارم اما میدانم کم شده و زیر یک میلیون نفر است و احتمالا در سالهای آینده به صفر میرسد. اصولا فعالیت بهصورت سرود دستهجمعی به دلایل مختلف ازجمله کمعلاقگی دانشآموزان و کاهش فعالیتهای پرورشی کمرنگ شده است و احتمالا بخشی از آن هم به بروز و ظهور سرگرمیهای جدید و رسانههای نوین برمیگردد. آن زمان آموزش و پرورش دستورالعملهایی در اینباره داشت و دانشآموزان هم به صورت داوطلبانه در این گروهها شرکت میکردند. خودم در سال ۶۳ به عنوان تکخوان برتر جشنواره سرود دانشآموزان کشور انتخاب شدم که نشاندهنده اهمیت و رشد سرود در دهه ۶۰ بود.
سرود «بوی ماه مهر» را چه گروهی و با سرپرستی چه کسی اجرا کرد؟
در آن زمان گروهها اجرا نمیکردند و آثار معمولا با برنامهریزی آهنگساز اجرا میشدند. بنابراین سرپرست اجرا هم آقای چشمآذر بود و احتمالا ایشان چند نفر از کودکان را به صورت اتفاقی برای سرود انتخاب کرده بود. ترانه «بوی ماه مهر» را قیصر امینپور، نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر ایرانی گفته بود. در این شعر که برای همه ما آشناست، شاعر کلماتی خاص مدرسه و ماه شروع مدرسه را به کار برده است و شاید همین کلمات آشنا درباره کوچههای خستگی، شوق بچهها، خندههای قاهقاه، زنگ تفریح و هیاهوی نشاط، سرود صبحگاه و تخته سیاه مدرسه را بهخوبی برای مخاطب یادآوری میکند. این که نخستین بار قیصر ساخت چنین اثری را به مرحوم چشمآذر پیشنهاد کرده یا نه، معلوم نیست اما ترانه و ضرباهنگ موسیقی به خوبی روی هم سوار شدهاند.
به نظرم این ماندگاری به حال و هوای آن دههها و فضای بعد از جنگ هم ارتباط دارد.
ما در حوزه منابع دیداری و شنیداری کمبود داشتیم. کل دامنه شنیداری من به ۲۰ نوار ساکت محدود میشد، ضمن این که اصولا شنیدن موسیقی که مجوز وزارت ارشاد نداشت، غیر قانونی بود. این محدودیتها در کنار کمبود آثار تولیدشده باعث این ماندگاری شد و شاید اگر آقای چشمآذر امروز این اثر را تولید میکردند، این مسیر موفقیت را طی نمیکرد.
چرا دیگر کارهای قوی برای کودکان که همپای این آثار پیش برود، تولید نمیشود؟
نهادهای تولیدکننده این آثار دیگر علاقهای به تولید ندارند. فعالیت آموزش و پرورش هم در این حوزه کمرنگ شده است. صداوسیما و حوزه هنری هم تولید موسیقی کودک را تقریبا به صفر رساندهاند. از سوی دیگر نبود موسسات و نهادهای حامی باعث شده است که تولید آثار موسیقی مرتبط با کودک برای بخش خصوصی هم توجیهپذیر نباشد.
منبع: روزنامه شهروندمنبع: آفتاب
کلیدواژه: باز آمد بوی ماه مدرسه قیصر امین پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۵۰۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مدرسه در دست بچهها» اثری خودانگیخته است
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی موزه سینما، پس از نمایش مستند «در دست بچهها» کارگردان این اثر درباره چگونگی شکلگیری ایده «مدرسه در دست بچهها» گفت: جرقه اولیه ساخت این اثر زمانی اتفاق افتاد که فرزندم در کلاس دوم راهنمایی تحصیل میکرد و برایم اتفاقی را توضیح داد. من به مدرسه رفتم و از نزدیک شاهد ماجرایی منحصر به فرد و جالب بودم. زمانی که با مدیر مدرسه صحبت کردم، او به صورت ضمنی با تولید این فیلم موافقت کرد اما موافقت اصلی منوط به زمانی بود که وزارت آموزش و پرورش موافقت خود را اعلام کند.
این مستند در ارایه پیام خود موفق است
زند ادامه داد: تلاش کردم مدیران ارشد آموزش و پرورش را مجاب کنم تا مجوز ساخت «مدرسه در دست بچهها» را صادر کنند. این اثر برای موسسه رشد در آموزش و پرورش ساخته شد که پیش از آن هم متولی برگزاری جشنواره آموزشی رشد بودند. در ابتدا مسؤولین وزارت آموزش و پرورش نگرانیهایی در خصوص تبعات ساخت این اثر داشتند و نمیدانستند که آیا قرار است فیلم دارای پیام مثبت و یا منفی داشته باشد. یکی از مدیران ارشد این وزارتخانه در نهایت با این طرح موافقت کرد و تولید فیلم به عنوان اثری آموزشی آغاز شد. به نظر میرسد فیلم در ارایه پیام خود موفق بود، چراکه بعدها در مدارس مختلف و برای کادر آموزشی به نمایش درآمد. البته موضوع این فیلم هیچگاه به یک جریان دایمی در مدارس تبدیل نشد و مسکوت باقی ماند. البته طرح دیگری تحت عنوان شهردار مدرسه به اجرا رسید.
این کارگردان درباره چگونگی هماهنگی و همراهی بچهها برای تولید این اثر گفت: خوشبختانه بچهها با تصویر آشنا بودند. من به مدت یک سال به مدرسه رفتوآمد داشتم و در این مدت آنها تا حدودی با فرآیند ساخت فیلم آشنا شده بودند. زمانی که ساخت فیلم آغاز شد تعدادی از آنها خود دفتر فیلمسازی را اداره میکردند. اما نمیشد از فیلمهای برداشته شده توسط آنها استفاده کرد چراکه کیفیت یکدستی حاصل نمیشد.
وی در خصوص نوع ادبیات بچهها در این فیلم مستند گفت: من دخل و تصرفی در فیلم انجام ندادم چراکه این مستند یک اثر خودانگیخته است. این مدرسه در جردن واقع شده بود و نمونه مردمی به حساب میآمد. عموم بچهها دارای خانوادههای تحصیل کرده بودند و به همین دلیل چگونگی گویش بچهها در فیلم موضوعی عادی تلقی میشود. در فیلم انتخابها بر این اساس صورت میگرفت که افراد نزد مدیران مدرسه دارای محبوبیت باشند. به عقیده من در این اثر کارگردانی وجود ندارد و هر یک از عوامل به صورت خودانگیخته به انجام مسئولیت خود مشغول بودند و من تنها آنها را هدایت میکردم. ما برای ساخت این فیلم حدود ۱۶ ساعت فیلمبرداری انجام دادیم که در نهایت به نسخهای یک ساعته رسیدیم. همچنین محسن عبدالوهاب به عنوان تدوینگر فردی هوشمند و باریک بین است و مجموعه این عوامل باعث شد تا در انتها فضایی مفرح شکل بگیرد و در نتیجه بیننده از تماشای فیلم راضی است و برداشتهای خاص خود را از آن خواهد داشت.
زند در ادامه افزود: من چهار فیلم درباره کودک و نوجوان ساختهام و حتما دغدغه ساخت اثر برای این گروه سنی در من وجود دارد. فیلمی در بهزیستی ساختهام که کودکان فراری را نگهداری میکردند که آن را پس از این اثر ساختم. همچنین فیلمی درباره کودکان کار و یک کودک افغان ساختم. هر گاه فرصتی وجود داشته فیلمی درباره بچهها کارگردانی کردهام.
وی یادآور شد: در این اثر از ۲ گروه فیلمبرداری استفاده شد که هر یک از آنها از چهرههای شناخته شده در سینمای مستند بودند.
«مدرسه در دست بچهها» اثری دارای زیرمتنهای متفاوت
در ادامه ساقی سلیمانی منتقد سینما در خصوص نکات برجسته این فیلم مستند گفت: من تاکنون چندین بار به تماشای این اثر نشستهام و با هربار دیدن مجدد آن بدون اغراق با ویژگیهای تازه ای روبهرو میشوم. این فیلم از جمله مستندهایی است که در طول زمان مشمول زیرمتنهای متفاوتی میشود. در فیلم شاهد نوعی تمرین برای دموکراسی توسط بچههای یک مدرسه هستیم، اتفاقی که به راحتی آن را تجربه میکنند.
وی ادامه داد: نکته مهم درباره این اثر این است که بچهها چگونه تا این اندازه در مقابل دوربین راحت هستند و این موضوع با کارگردانی هنرمندانه آقای زند در ارتباط است.
سلیمانی افزود: «مدرسه در دست بچهها» یک اثر تعاملی است و در آن شاهد یک دوربین جستوجوگر هستیم که موقعیت آن متناسب با چگونگی قرارگیری دانشآموزان است. این فیلم یک اثر بیادعا بوده که موفق به رعایت فرمهای سینمایی در تصویر و صدا میشود. بچهها در این فیلم از ادبیات مناسبی برخوردار هستند و اغلب آنها دموکراسی را به خوبی میشناسند. فیلم در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است. در فیلم شاهد آموزش شعور سیاسی و تمرین دموکراسی هستیم. بچهها در فیلم دارای طبقات اجتماعی متفاوتی هستند و رفتارهای مختلفی را بروز میدهند. کارگردان اثر بدون اینکه شخصی را برجسته کند، به وسیله دوربین خود به خوبی آنها را زیرنظر میگیرد. فیلم با یک کاراکتر محبوب یعنی سرایدار مدرسه آغاز شده و با او نیز به پایان میرسد.
این منتقد با بیان اینکه اگر تمرین مسؤولیتپذیری صورت گیرد هر کاری به درستی به انجام خواهد رسید، بیان داست: مشخص است که بچهها در این فیلم اهل مطالعه هستند چراکه در آن زمان رسانههای مختلف تا این اندازه گسترش پیدا نکرده و سرانه مطالعه بیش از امروز بود. همچنین این بچهها الگوهای مناسبی را برای خود انتخاب کردهاند. میتوان گفت بچهها در این فیلم دارای هویت بوده و مسئولیت پذیر هستند.
در ادامه سلیمانی درباره نقش آموزشی این مستند گفت: در فیلم تنها چندبار صدای کارگردان شنیده میشود و به صورت مستقیم ورود پیدا نمیکند. درواقع ما با یک فیلم صادقانه روبهرو هستیم که در آن کاراکترهای مختلفی وجود دارد و این مسئله موجب همذاتپنداری مخاطب با این اثر شده است. آقای زند در این مستند چندین موقعیت را به تصویر کشیدهاند و بر روی هرکدام مکثی به اندازه انجام دادهاند. تدوین فیلم از دیگر نقاط قوت در این فیلم محسوب میشود. در این اثر چگونگی مدیریت بحران آموزش داده میشود و بچهها در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرند.
وی ادامه داد: اگر کودکان با چنین آثاری روبهرو شوند قطعا از نظر آموزشی از آن تاثیر خواهند گرفت. من بسیاری از فیلمهای آقای زند را دیدهام. او در کارنامه کاری خود تنوع بسیار زیادی را لحاظ کرده است. او موضوعات سادهای را دستمایه ساخت آثارش قرار میدهد و این مسئله میتواند در حکم یک کلاس درس برای مستندسازان جوانی باشد که گمان میگنند حتما باید یک موضوع خاص را برای ساخت فیلم جستوجو کنند.
برخورد من با سینما عاطفی و درونی است
در ادامه حمیدرضا احمدی لاری مستندساز شناخته شده و مدرس این حوزه درباره ویژگیهای ساختاری این فیلم گفت: حضور در این جمع باعث میشود تا انسان زندگی را احساس کند. ضرورتی وجود ندارد که یک فیلم حتما در حوزه چارچوبهای تعریف شده در سینمای مستند قرار بگیرد. برخورد من با سینما بیش از هر چیز به صورت درونی و عاطفی اتفاق میافتد و در نتیجه به تفکیک انواع مختلف سینمای مستند تاکیدی ندارم. این فیلم مستند گوشهای از تاریخ کشور را پیش چشمان ما قرار داد. مستندسازهای شریف ایرانی نقش موثر خود را در تاریخ به انجام رساندهاند و فیلمهای آنها همیشه ماندگار خواهد ماند.
در این برنامه مستندسازانی همچون سعید رشتیان، ارد عطارپور، فخرالدین سیدی، بابک بهداد و جمعی از علاقهمندان به سینمای مستند حضور داشتند.
کد خبر 6099527 سید امیر شایان حقیقی